1 تیر شه را به نظم بستودم شکر کرد و به فخر سر بفراشت
2 آمد و بوسه داد سینهٔ من رفت و پیکان به سینه در بگذاشت
3 من ندانم که این ودیعت را سینه تا کی نگاه خواهد داشت
1 خلعت سلطان عالم آفتاب دین و داد بر بهاء دین یزدان فرخ و فرخنده باد
2 نجم دولت، میر نواب عجم، عثمانکه هست سروری نیکوسرشت و مهتری فرخ نژاد
1 ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما به دلبری دل ما را همی زنی یغما
2 چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ چو تو سوار سرافراز نیست در یغما