به کوی دل از جلال الدین محمد مولوی غزل 2722

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

به کوی دل فرورفتم زمانی

1 به کوی دل فرورفتم زمانی همی‌جستم ز حال دل نشانی

2 که تا چون است احوال دل من که از وی در فغان دیدم جهانی

3 ز گفتار حکیمان بازجستم به هر وادی و شهری داستانی

4 همه از دست دل فریاد کردند فتادم زین حدیث اندر گمانی

5 ز عقل خود سفر کردم سوی دل ندیدم هیچ خالی زو مکانی

6 میان عارف و معروف این دل همی‌گردد به سان ترجمانی

7 خداوندان دل دانند دل چیست چه داند قدر دل هر بی‌روانی

8 ز درگاه خدا یابی دل و بس نیابی از فلانی و فلانی

9 نیابی دل جز از جبار عالم شهید هر نشان و بی‌نشانی

عکس نوشته
کامنت
comment