- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به فغان نه لب گشودم که فغان اثر ندارد غم دل نگفته بهتر همه کس جگر ندارد
2 چه حرم چه دیر هر جا سخنی ز آشنائی مگر اینکه کس ز راز من و تو خبر ندارد
3 چه ندیدنی است اینجا که شرر جهان ما را نفسی نگاه دارد، نفسی دگر ندارد
4 تو ز راه دیدهٔ ما به ضمیر ما گذشتی مگر آنچنان گذشتی که نگه خبر ندارد
5 کس ازین نگین شناسان نگذشت بر نگینم بتو می سپارم او را که جهان نظر ندارد
6 قدح خرد فروزی که فرنگ داد ما را همه آفتاب لیکن اثر سحر ندارد