- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
2 دانی کدام دولت در وصف مینیاید چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
3 خرم تنی که محبوب از در فرازش آید چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی
4 همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی
5 دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد کاو را نبوده باشد در عمر خویش حالی
6 بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
7 اول که گوی بردی من بودمی به دانش گر سودمند بودی بی دولت احتیالی
8 سال وصال با او یک روز بود گویی و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
9 ایام را به ماهی یک شب هلال باشد وآن ماه دلستان را هر ابرویی هلالی
10 صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی