- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کار دل باز ای نگارینا ز بازی در گذشت شد حقیقت عشق و از حد مجازی در گذشت
2 گر به بازی بازی از عشقت همی لافی زدم کار بازی بازی از لاف و بازی در گذشت
3 اندک اندک دل به راه عشقت ای بت گرم شد چون ز من پیشی گرفت از اسب تازی در گذشت
4 سودکی دارد کنون گر گوید ای غازی بدار تیر چون از شست شد از دست غازی در گذشت
5 چشم خونخوار تو از قتال سجزی دست برد زلف دلدوز تو از طرار رازی در گذشت
6 گر چه کشمیریست آن سیمین صنم از حسن خویش از بت چینی و ماچین و طرازی در گذشت
7 بینیاز ار داشتی خوشدل سنایی را کنون این نیاز و خوشدلی و بینیازی در گذشت