کار دل باز ای نگارینا ز بازی از سنایی غزنوی غزل 65

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

کار دل باز ای نگارینا ز بازی در گذشت

1 کار دل باز ای نگارینا ز بازی در گذشت شد حقیقت عشق و از حد مجازی در گذشت

2 گر به بازی بازی از عشقت همی لافی زدم کار بازی بازی از لاف و بازی در گذشت

3 اندک اندک دل به راه عشقت ای بت گرم شد چون ز من پیشی گرفت از اسب تازی در گذشت

4 سودکی دارد کنون گر گوید ای غازی بدار تیر چون از شست شد از دست غازی در گذشت

5 چشم خونخوار تو از قتال سجزی دست برد زلف دلدوز تو از طرار رازی در گذشت

6 گر چه کشمیریست آن سیمین صنم از حسن خویش از بت چینی و ماچین و طرازی در گذشت

7 بی‌نیاز ار داشتی خوشدل سنایی را کنون این نیاز و خوشدلی و بی‌نیازی در گذشت

عکس نوشته
کامنت
comment