-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای حاجتت دلیل به ادبار زیستن عزت کجاست تا نتوان خوار زیستن
2 اندیشهای که در چه خیال اوفتادهای مجبور مرگ و دعوی مختار زیستن
3 تاکی زخلق پرده به رو افکنی چو خضر مردن به از خجالت بسیار زیستن
4 در بارگاه یأس ادب اختراع ماست بیخوابی و به سایهٔ دیوار زیستن
5 غفلت زداست پرتو اندیشهٔ کریم حیفست یاد عهد و گنهکار زیستن
6 گل اگر گرد رکاب تو نشد معذور است چکند پا به حنایی که ندارد رفتن
7 الفت آه مسقیم در دل ساخت مرا دارد این خانه هوایی که ندارد رفتن
8 بیدل آنکیستکه با سیل خرامش امروز همچو دل نیست بنایی که ندارد رفتن