- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم که مرغ تو آمد به دام باز گرفتی نه خاک تو شدم از من چه گام باز گرفتی
2 مرا به نیم کرشمه تمام کشتی و آنگه نظر ز کام دل من تمام باز گرفتی
3 سه بوسه خواستم از تو ز من دو اسبه برفتی چو وقت خون من آمد لگام باز گرفتی
4 مترس ماه نگیرد، گرم نمائی یاری خبر فرستی اگرچه سلام باز گرفتی
5 خیال تو ز تو طیره خجل خجل به من آمد ز شرم آنکه ز کویم خرام باز گرفتی
6 مرا خیال تو بالله که غمگسارتر از توست خیال باز مگیر ار پیام باز گرفتی
7 دلی است بر تو مرا وام و جان وظیفه بر آن لب وظیفه چشم چه دارم که وام باز گرفتی
8 شگرف عاشق خاقانیم تو نام نهادی ز من چه ننگ رسیدت که نام بازگرفتی