-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ است که جای نکهت گل هم به گلستان تنگ است
2 سخن به لعل که شد آشنا نمی دانم که دستگاه سخن بر سخنوران تنگ است
3 نگشته است کسی از فغان من دلتنگ ز میزبانی صبرم دل فغان تنگ است
4 دل شکفته چه جویم که غربتم وطن است چگونه بال گشایم که آسمان تنگ است
5 ز دست تیغ تو بس کار بر جهان شد تنگ لباس زخم بر اندام کشتگان تنگ است
6 ز بسکه پر شده از کینه ام دل عالم ز التفات بتان خلق عاشقان تنگ است
7 چنین که پر شده از آه من زمانه اسیر خیال عکس در آیینه گمان تنگ است