بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

دلم بی آن شکر لب ترک از بابافغانی شیرازی غزل 282

غزل 282 ام از 695 غزلیات

دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد

1 دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد نه گل را بو کند نه ساغر می در دهن گیرد

2 من از خون خوردن شبهای هجر افتاده ام بیخود صبوحی کرده او با دیگران راه چمن گیرد

3 ز جور او کشم تیغ و کنم آهنگ قتل خود مگر رحمی کند آن بیوفا و دست من گیرد

4 فغان از طبع شوخ او که چون در دلی گویم مرا در پیچد و صد نکته بر هر یک سخن گیرد

5 نسیمی گر وزد در کوی او سوزم من بیدل ز رشک آنکه ناگه بوی آن گل پیرهن گیرد

6 رود با مطرب و می هر شب آن گل در گلستانی فغانی با دل سوزان ره بیت الحزن گیرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد

شاعر شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد چیست ؟

قالب شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد غزل است

مضمون اصلی شعر دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گیرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر