1 مشوشست دلم از کرشمهٔ سلمی چنان که خاطر مجنون ز طرهٔ لیلی
2 چو گل شکر دهیم در دل شود تسکین چو ترش روی شوی وارهانی از صفری
3 به غنچهٔ تو شکر خنده نشانهٔ باده به سنبل تو در گوش مهرهٔ افعی
4 ببرده نرگس تو آب جادوی بابل گشاده غنچهٔ تو باب معجز موسی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بینی و گنده دهان داری و نای خایگان غر، هر یکی همچون درای
1 دیر زیاد! آن بزرگوار خداوند جان گرامی به جانش اندر پیوند
2 دایم بر جان او بلرزم، زیراک مادر آزادگان کم آرد فرزند
1 همی برآیم با آن که برنیاید خلق و برنیایم با روزگار خورده کریز
2 چو فضل میرابوالفضل بر همه ملکان چو فضل گوهر و یاقوت بر نبهره پشیز
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **