- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن حور روح فش را بر عقل جلوه کردم و آن شربها که دادی بر یاد تو بخوردم
2 یاقوت نفس کشتم زان گوهر شریفت کازاد کرد چون عقل از چرخ لاژوردم
3 گردم به باد ساری گردی همی ولیکن باران تو بیامد بنشاند جمله گردم
4 گفتی جواب خواهم شرط کرم نبود این بگذاشتی چو فردان در زیر خویش فردم
5 گر قطعه خوش نیامد معذور دار زیرا هم تو عجول مردی هم من ملول مردم
6 من توبه کرده بودم زین هرزهها ولیکن چون حکم تو بدیدم زین توبه توبه کردم