گر لبی را به هوس ناله‌کمین از بیدل دهلوی غزل 2078

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

گر لبی را به هوس ناله‌کمین می‌کردم

1 گر لبی را به هوس ناله‌کمین می‌کردم صدکمند از نفس سوخته چین می‌کردم

2 دل اگر غنچه صفت بوی نشاطی می‌داشت صد تبسم ز لب چین جبین می‌کردم

3 گر خیال چمنت رخصت شوقم می‌داد بی نگه سیر پریخانهٔ چین می‌کردم

4 اینقدر خنده‌ کز افسون هوس رفت به باد صبح می‌گشت اگر آه جزاین می‌کردم

5 خانمان پا به رکاب هوس سوختن‌ست کو شراری‌ که منش خانهٔ زین می کردم

6 گر به محرومی تمثال نمی‌سوخت نفس خانهٔ آینه زنگار نشین می‌کردم

7 با سجود درت امروز سر و کارم نیست مشت خاکم به عدم نیز همین می‌کردم

8 شغل نظمم درد از خاک شدن بخیه راز که من سوخته فکر چه زمین می‌کردم

9 از دل سوخته خاکستر یأسی ندمید تا کبابی که ندارم نمکین می‌کردم

10 عشق نقشی ندمانید ز داغم بیدل تا جهان را پر طاووس نگین می‌کردم

عکس نوشته
کامنت
comment