عشق ورزیدم و عقلم به ملامت از سعدی شیرازی غزل 50

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست

1 عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست

2 هر که با شاهد گلروی به خلوت بنشست نتواند ز سر راه ملامت برخاست

3 که شنیدی که برانگیخت سمند غم عشق که نه اندر عقبش گرد ندامت برخاست

4 عشق غالب شد و از گوشه نشینان صلاح نام مستوری و ناموس کرامت برخاست

5 در گلستانی کان گلبن خندان بنشست سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست

6 گل صدبرگ ندانم به چه رونق بشکفت یا صنوبر به کدامین قد و قامت برخاست

7 دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست

عکس نوشته
کامنت
comment