- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مرا هر لحظه در عشق تو بازار دگر نیست بازار ترا جز من خریدار دگر
2 هست با اغیار پنهانی ترا صد لطف و من می کشم هر لحظه از لطف تو آزار دگر
3 از ستمکاریست پیکانی درون سینه ام وه که می خواهد برون آرد ستمکار دگر
4 خم شد از بار غمم قامت خدا را ای طبیب رحم کن از مرهم زخمم منه بار دگر
5 نیست ناصح کار من ترک طریق عاشقی تا مرا عشق است کار از من مجو کار دگر
6 یار من شبهای تنهایی خیال یار بس ترک جان کردم نمی باید مرا کار دگر
7 چاکها دارد گریبانم فضولی همچو گل بس که هر دم می خلد بر سینه ام خار دگر