-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد
2 یکی پیمانهای دارم که بر دریا همیخندد دل دیوانهای دارم که بند و پند نپذیرد
3 خداوندا تو میدانی که جانم از تو نشکیبد ازیرا هیچ ماهی را دمی از آب نگزیرد
4 زهی هستی که تو داری زهی مستی که من دارم تو را هستی همیزیبد مرا مستی همیزیبد
5 هلا بس کن هلا بس کن که این عشقی که بگزیدی نشاطی میدهد بیغم قبولی میکند بیرد