مپسند از درت ای دوست غمین از طبیب اصفهانی غزل 104

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

مپسند از درت ای دوست غمین برخیزم

1 مپسند از درت ای دوست غمین برخیزم نه چنان آمده بودم که چنین برخیزم

2 ای خوش آن لحظه که در بزم نشست تو و من پی خدمت چو غلامان ز کمین برخیزم

3 هر که برخاست ز کوی تو پشیمان گردید بچه امید من خاک نشین برخیزم

4 منم آن صبح سعادت که از آن خواب گران نگران بر رخت ای ماه جبین برخیزم

5 دم آخر مرو از دیده که من از سر جان بامید نگه بازپسین برخیزم

6 بودم راه اگر در حرم وصل طبیب می توانم ز سر خلد برین برخیزم

عکس نوشته
کامنت
comment