- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشم به درد مکن ای دوا عذاب را مکن مکن که عمارت کند خراب مرا
2 چه آتشی تو نمیدانم ای بهشتی روی که ذوق گریه عشق تو کرد آب مرا
3 هجوم گریه نمیدانم اینقدر دانم که جای بر سر آب است چون حباب مرا
4 ز شکوه ستمت مردم و همان خجلم برون نبرد اجل هم از این حجاب مرا
5 عنان لطف کشیدی و پایمال نمود سبک عنانی صبر گران رکاب مرا
6 من از قضا به همین خوشدلم که چون قدسی نبرد قسمت ازین در به هیچ باب مرا