خوشم که ضعف چنان کرده روشناس از قدسی مشهدی غزل 24

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا

1 خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا که چشم آینه مژگان کند قیاس مرا

2 چو غنچه تا به گریبان نهفته در مژه‌ام فتاده کار به نظاره در لباس مرا

3 بنای عافیتم را بریز گو از هم بود چه چشم ز گردون بداساس مرا؟

4 ز بدشگونی داغی که نیک خواهد شد بود ز اختر بد بیشتر هراس مرا

5 ز رحم بر سر ره سبز کرده گردونم که جور پا نرساند به زخم داس مرا

6 کمر که بسته به تاراج آشیانه جغد؟ درین خرابه کسی گو مدار پاس مرا

7 قدی به کینه من راست کرده گویی یافت زبون‌تر از همه گردون کج‌پلاس مرا

عکس نوشته
کامنت
comment