ندانم ساغر عشرت کرا سرشار از طغرل احراری غزل 105

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

ندانم ساغر عشرت کرا سرشار می‌گردد

1 ندانم ساغر عشرت کرا سرشار می‌گردد که امشب چشم ساقی چون قدح بیدار می‌گردد!

2 رگ دست مریض عشق دارد شوخی دیگر فلاطون از خمار نبض او بیمار می‌گردد

3 بلندی‌های سرو از پستی اقبال قمری شد نباشد آه بلبل در چمن گل خوار می‌گردد

4 خیال طره لیلی بود زنجیر پای او اگر مجنون ما در کوچه و بازار می‌گردد

5 به هر محفل که شمع عارض او پرتوافکن شد چو من پروانه بر گرد سرش بسیار می‌گردد

6 اگر از مشکلات زلف او نحوی کنی روشن خفای درس الفت معنی تکرار می‌گردد

7 کشاید هر که بر رویش دری از خانه حیرت ولی نقش وجودش صورت دیوار می‌گردد

8 به دست اهرمن چون شانه گر آید سر مویی سواد کفر زلفش حلقه زنار می‌گردد

9 شدم پروانه این مصرع بیدل ازآن طغرل چو شمع از عضو عضوم آگهی سرشار می‌گردد

عکس نوشته
کامنت
comment