غم هجوم آورده می‌دانم که از وحشی بافقی غزل 176

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد

1 غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد وین غم دیگر که دور از روی یارم می‌کشد

2 می‌کشد صد بار هر ساعت من بد روز را من نمی‌دانم که روزی چند بارم می‌کشد

3 گریه کن بر حسرت و درد من ای ابر بهار کاینچنین فصلی غم آن گلعذارم می‌کشد

4 شب هلاکم می‌کند اندیشهٔ غم های روز روز فکر محنت شب های تارم می‌کشد

5 گفته خواهد کشت وحشی را به صد بیداد زود دیر می‌آید مگر از انتظارم می‌کشد

عکس نوشته
کامنت
comment