حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

حکیم سبزواری
حکیم سبزواری

صبحگاهان بسوی خانهٔ از حکیم سبزواری غزل 138

غزل 138 ام از 208 غزلیات

صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم سرکشیدم دو سه پیمانه و از کار شدم

2 نور آن مهر زهر ذره نمودارم شد که اناالحق شنوا از در و دیوار شدم

3 چنگ در دامن دلدار زدم دوش بخواب بود دستم بدل خویش که بیدار شدم

4 آب هر روی جمیلی و جمالش نم و یم عکس او بود هر آنی که بدویار شدم

5 هر خم زلف که بر گونهٔ گلگونی بود دام صیّاد ازل بود گرفتار شدم

6 شیشهٔ باده بده تا شکنم شیشه نام بیخودم کن که ملول از سرودستار شدم

7 سالها بود که اسرار بمارخ ننمود شکرللّه که دگر محرم اسرار شدم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم

شاعر شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم چه کسی است ؟

شاعر شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم حکیم سبزواری می باشد.

شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم چیست ؟

قالب شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم غزل است

مضمون اصلی شعر صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
حکیم سبزواری

صبحگاهان بسوی خانهٔ از حکیم سبزواری غزل 138

غزل 138 ام از 208 غزلیات
بنر