شنیدم که دو دزد از ملک‌الشعرا بهار مثنوی 645

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شنیدم که دو دزد خنجرگذار

1 شنیدم که دو دزد خنجرگذار خری را ربودند در رهگذار

2 یکی گفت بفروشم او را به زر نگه دارمش گفت دزد دگر

3 در این ماجرا، گفتگو شد درشت به دشنام پیوست و آخر به مشت

4 حریفان ما مشت بر هم زنان که دزد دگر تافت خر را عنان

عکس نوشته
کامنت
comment