1 شنیدم که دو دزد خنجرگذار خری را ربودند در رهگذار
2 یکی گفت بفروشم او را به زر نگه دارمش گفت دزد دگر
3 در این ماجرا، گفتگو شد درشت به دشنام پیوست و آخر به مشت
4 حریفان ما مشت بر هم زنان که دزد دگر تافت خر را عنان
1 ای آفتاب مشکو زی باغ کن شتاب کز پشت شیر تافت دگرباره آفتاب
2 مرداد ماه باغ به بار است گونه گون از بسد و زبرجد و لولوی دیریاب
1 به سر بنهاد احمدشاه دیهیم کیانی را ببین با تاج کیکاوس، کیکاوس ثانی را
2 الا ای کاوه خنجرکش، سوی ضحاک لشکرکش فریدون است هان برکش ، درفش کاویانی را
1 ای محمدخان به دژبانی فتادی، نوش جانت ابروی تازه را از دست دادی نوش جانت
2 در حضور پهلوی اردنگ خوردی، مزد شستت هی کتک خوردی و هی بالا نهادی، نوش جانت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به