1 شنیدم ساقی سرمست می گفت یکی را جام بخشم دیگری خم
2 اگر جام می آری پر بری می وگر انبان بیاری پر ز گندم
3 بگفتم این تفاوت از چه افتاد بگفتا این ز استعداد مردم
4 صراط مستقیم است اینکه گفتم طریق نعمت الله را مکن گم
1 حضرت او را به او بینیم ما لاجرم او را نکو بینیم ما
2 آب چشم ما به هر سو رو نهاد غرق دریا مو به مو بینیم ما
1 نانوشته حرف می خوانیم ما این کتاب نیک می دانیم ما
2 مخزن اسرار او ما یافتیم نقد گنج کُنج ویرانیم ما
1 از کرم بنواخت ما را یار ما لاجرم بالا گرفته کار ما
2 جان فروشانیم در بازار عشق تن چه باشد در سر بازار ما