به کرم پیله شنیدم از پروین اعتصامی قطعه‌ 110

پروین اعتصامی

آثار پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون

1 به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون که کار کردن بیمزد، عمر باختن است

2 پی هلاک خود، ای بیخبر، چه میکوشی هر آنچه ریشته‌ای، عاقبت ترا کفن است

3 بدست جهل، به بنیاد خویش تیشه زدن دو چشم بستن و در چاه سرنگون شدن است

4 چو ما، برو در و دیوار خانه محکم کن مگرد ایمن و فارغ، زمانه راهزن است

5 بگفت، قدر کسی را نکاست سعی و عمل خیال پرورش تن، ز قدر کاستن است

6 بخدمت دگران دل چگونه خواهد داد کسی که همچو تو، دائم بفکر خویشتن است

7 بدیگ حادثه، روزی گرم بجوشانند شگفت نیست، که مرگ از قفای زیستن است

8 بروز مرگم، اگر پیله گور گشت و کفن بوقت زندگیم، خوابگاه و پیرهن است

9 مرا بخیره نخوانند کرم ابریشم بهر بساط که ابریشمی است، کار من است

10 ز جانفشانی و خون خوردن قبیلهٔ ماست پرند و دیبهٔ گلرنگ، هر کرا بتن است

عکس نوشته
کامنت
comment