شنیده صبحدم از جور گل افغان از فضولی بغدادی غزل 13

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

شنیده صبحدم از جور گل افغان بلبل را

1 شنیده صبحدم از جور گل افغان بلبل را بدندان پاره پاره ساخته شبنم تن گل را

2 چو گیرم کاکلش را تا کشد سوی خودم آن مه بقصد دوری من می گشاید عقد کاکل را

3 صبا را جویبار از موج در زنجیر می دارد بجرم آن که با زلفت برابر گفت سنبل را

4 لباس عاریت را اعتباری نیست ای منعم ز گلبن کم نه بر باده ده رخت تجمل را

5 چه جویم التفات از گلرخی کز غایت شوخی ز اسباب کمال حسن می داند تغافل را

6 نه عاشق اگر فکر نجات از قید غم داری چه نسبت با اسیر عشق تدبیر و تأمل را

7 فضولی بی توکل راه دشوارست بر مقصد مده گر طالبی از دست دامان توکل را

عکس نوشته
کامنت
comment