سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

نشنیده‌ام که ماهی بر سر از سعدی شیرازی غزل 636

غزل 636 ام از 1930 غزلیات

نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی

1 نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی یا سرو با جوانان هرگز رود به راهی

2 سرو بلند بستان با این همه لطافت هر روزش از گریبان سر برنکرد ماهی

3 گر من سخن نگویم در حسن اعتدالت بالات خود بگوید زین راست‌تر گواهی

4 روزی چو پادشاهان خواهم که برنشینی تا بشنوی ز هر سو فریاد دادخواهی

5 با لشکرت چه حاجت رفتن به جنگ دشمن تو خود به چشم و ابرو بر هم زنی سپاهی

6 خیلی نیازمندان بر راهت ایستاده گر می‌کنی به رحمت در کشتگان نگاهی

7 ایمن مشو که رویت آیینه‌ایست روشن تا کی چنین بماند وز هر کناره آهی

8 گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی خود را نمی‌شناسم جز دوستی گناهی

9 ای ماه سرو قامت شکرانه سلامت از حال زیردستان می‌پرس گاه گاهی

10 شیری در این قضیت کهتر شده ز موری کوهی در این ترازو کمتر شده ز کاهی

11 ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم وز رستنی نبینی بر گور من گیاهی

12 سعدی به هر چه آید گردن بنه که شاید پیش که داد خواهی از دست پادشاهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی

شاعر شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی چه کسی است ؟

شاعر شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی سعدی شیرازی می باشد.

شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی چیست ؟

قالب شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی غزل است

مضمون اصلی شعر نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر