در دل الم از غنچه خندان از فضولی بغدادی غزل 314

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

در دل الم از غنچه خندان تو دارم

1 در دل الم از غنچه خندان تو دارم در دیده نم از لعل درافشان تو دارم

2 آشفتگی از سنبل گیسوی سیاهت سرگشتگی از سرو خرامان تو دارم

3 بر رشته جان سبحه صفت صد گره از غم در حسرت عقد در دندان تو دارم

4 امید ندارم رهم از دام بلایی کز سلسله زلف پریشان تو دارم

5 در روز وصال تو محالست نشاطم در دل چو خیال شب هجران تو دارم

6 کس نیست بکشتن ز غمم باز رهاند عمریست که این چشم ز چشمان تو دارم

7 افغان ز که داری تو فضولی که همه شب افغان من بد روز ز افغان تو دارم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر