1 نامت پس ازین یارا به اسم دارم نوشت پس ازین چو نیش کژدم دارم
2 چون مار سرم بکوب ارت دم دارم از سگ بترم اگر به مردم دارم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر تو پنداری ترا لطف خدایی نیست هست بر سر خوبان عالم پادشایی نیست هست
2 ور چنان دانی که جان پاکبازان را ز عشق با جمال خاکپایت آشنایی نیست هست
1 شب را سلب روز فروزان کردی تا حسن بر اهل عشق تاوان کردی
2 چون قصد به خون صد مسلمان کردی دست و دل و زلف هر سه یکسان کردی
1 ما باز دگرباره برستیم ز غمها در بادیهٔ عشق نهادیم قدمها
2 کندیم ز دل بیخ هواها و هوسها دادیم به خود راه بلاها و المها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **