-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشهوار لبها بنفشه رنگ ز تبهای بیقرار
2 زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند وقت بنفشه دارم سودای بیشمار
3 من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر زانو بنفشه رنگتر از لب هزار بار
4 همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
5 سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
6 از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
7 بازار دل بنفشه صفت تحفهای کنم تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
8 سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشهفام اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
9 تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک بیخ بنفشه، بوی دهان شرابخوار
10 گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک تیغش نمک تن است به رنگی بنفشهوار