مرا گذر به‌سوی از امیر معزی نیشابوری غزل 14

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد

1 مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد زدیده بر سرکویش نثار باید کرد

2 چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد

3 چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد ‌در سرای به قفل استوار باید کرد

4 همه حدیث سماع و شراب بایدگفت همه حکایت بوس وکنار بایدکرد

5 وگر به وقت صبوح از خمار باشد رنج شراب و بوسه علاج خمار باید کرد

6 چو یار نیست به دست آرزوست اینکه مرا نخست باری تدبیر یار باید کرد

7 شفیع باید بردن مگر بسازد یار چو یار ساخته شد سازگار باید کرد

عکس نوشته
کامنت
comment