خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده از خاقانی شروانی غزل 36

غزل 36 ام از 1365 غزلیات

مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است

1 مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است از آن نعرهٔ من چنین خوش فتاده است

2 به هفت آسمان هشتمین در فزایم ز دود دلی کاسمان‌وش فتاده است

3 من آن آب نادیه نخل بلندم که از جان من در من آتش فتاده است

4 غلط گفته‌ام نخل چه؟ کز دو دیده چو نیلوفرم آب مفرش فتاده است

5 دلم عافیت می‌شمارد بلا را بنام ایزد این دل بلاکش فتاده است

6 امیدم به اندازهٔ دل رسیده است خدنگم به بالای ترکش فتاده است

7 منم خرم و یک فتاده است نقشم شما غمگن و نقشتان شش فتاده است

8 بر اسب بلا من به منزل رسیدم کجائی تو کز بادت ابرش فتاده است

9 من و گوشه‌ای کمتر از گوش ماهی که گیتی چو دریا مشوش فتاده است

10 عجب کعبتینی است بی‌نقش گیتی ولی تخت نردش منقش فتاده است

11 منه بیش خاقانیا بر جهان دل که عاشق کش است ارچه دلکش فتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است

شاعر شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است خاقانی شروانی می باشد.

شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است چیست ؟

قالب شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر مرا دانهٔ دل بر آتش فتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر