- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از لعل لبت جز طمع خام ندارم دارم هوس کام، اگر کام ندارم
2 دل را به خیال از تو تسلی نتوان کرد بشتاب که من طاقت پیغام ندارم
3 ترکی به نگه کرده مرا مست، حریفان معذور که پروای می و جام ندارم
4 ای آتش سوزان، چو سپند سر آتش تا روی ترا دیدهام آرام ندارم
5 دشنامی ازو باز کشیدم به دعا من هرچند لبت گفت که دشنام ندارم
6 خوش میگذرد خوش، به پریشانیام اوقات تا زلف پریشان نکنی، شام ندارم
7 بر گرد دل از شوق تمنای تو گردم در کوی تو گر جا به در و بام ندارم
8 گشتم به کمند تو گرفتار چو قدسی پروای گرفتاری ایام ندارم