متاب آن رخ ز من یک از بابافغانی شیرازی غزل 413

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

متاب آن رخ ز من یک دم که در کوی تو می‌آیم

1 متاب آن رخ ز من یک دم که در کوی تو می‌آیم که من آنجا برای دیدن روی تو می‌آیم

2 دل از اندیشهٔ اغیار باز آورده در آن کو برای سجدهٔ محراب ابروی تو می‌آیم

3 تو هردم می‌کنی صد جور و من از بهر یک دیدن ز مردم می‌کشم صد طعنه و سوی تو می‌آیم

4 برد خوی توام هردم به راهی و من مسکین ز بس شوقی که دارم از پی خوی تو می‌آیم

5 مبر حسرت به من ای آنکه از بزمش روی کشته که من هم چون فغانی زود پهلوی تو می‌آیم

عکس نوشته
کامنت
comment