راز دارم مرا ز دست از خاقانی شروانی قطعه‌ 306

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

راز دارم مرا ز دست مده

1 راز دارم مرا ز دست مده بی‌خودان را به خودپرست مده

2 نجده ساز از دل شکسته‌دلان این چنین نجده را شکست مده

3 شست تو همت است و صید تو مال صید بدهی رواست، شست مده

4 مهرهٔ مار بهر مار زده است به کسی کز گزند رست مده

5 عافیت کیمیاست دولت خاک کیمیا را به خاک پست مده

6 گنج معنی توراست خاقانی شو کلیدش به هرکه هست مده

7 پایگه یافتی، به پای مزن دستگه یافتی ز دست مده

8 میده تنها توراست تنها خور به سگان ده، به هم نشست مده

9 شمع غیبی به پیش کور مسوز تیغ عقلی به دست مست مده

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر