من از سوز جگر دارم از بابافغانی شیرازی غزل 58

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر امشب

1 من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر امشب بخواهم سوخت زین آتش که دارم در جگر امشب

2 برا از قید تن ای جان اگر آسودگی خواهی تو هم این جامه ی ناموس را در بر بدر امشب

3 سزد گر بر چراغ هستی خود دامن افشانم که شمع طلعت آن ماه دارم در نظر امشب

4 سر جان باختن دارم به پایش همچو پروانه ز مجلس ای رقیب این شمع را بیرون مبر امشب

5 نمی آید برون اینک فغانی از سر کویش همانا از جهان دیگرش شد آبخور امشب

عکس نوشته
کامنت
comment