دلی دارم که باشد جای جانان از شمس مغربی غزل 142

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

دلی دارم که باشد جای جانان

1 دلی دارم که باشد جای جانان مدام از دل بود ماوای جانان

2 دلی دارم چو آینه که دائم در او بینم رخ زیبای جانان

3 سویدائیست آندل را که دائم نباشد خالی از سودای جانان

4 دلم را نیست پروای دل و جان که ناپرواست از پروای جانان

5 درونی دارم از غوغای عالم شده خالی پر از غوغای جانان

6 بسان کشتی اندر انقلاب است مدام از جنبش دریای جانان

7 دماغ جانان همیدارد معطر نسیم زلف مشک آسای جانان

8 روان مغربی پر شور دارد لب شیرین شکر خای جانان

عکس نوشته
کامنت
comment