- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اتفاقم به سر کوی کسی افتادهست که در آن کوی چو من کشته بسی افتادهست
2 خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتادهست
3 به دلارام بگو ای نفس باد سحر کار ما همچو سحر با نفسی افتادهست
4 بند بر پای تحمل چه کند گر نکند انگبین است که در وی مگسی افتادهست
5 هیچکس عیب هوس باختن ما نکند مگر آن کس که به دام هوسی افتادهست
6 سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند که همه عمر به چوگان کسی افتادهست