اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست از سعدی شیرازی غزل 58

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست

1 اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست

2 خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ست

3 به دلارام بگو ای نفس باد سحر کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست

4 بند بر پای تحمل چه کند گر نکند انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست

5 هیچکس عیب هوس باختن ما نکند مگر آن کس که به دام هوسی افتاده‌ست

6 سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست

عکس نوشته
کامنت
comment