عمری امید وفا و مهر از از سحاب اصفهانی غزل 254

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

عمری امید وفا و مهر از آن دل داشتم

1 عمری امید وفا و مهر از آن دل داشتم خویش را خرسند از این فکر باطل داشتم

2 بی سبب در زیر تیغ ای جان ناقابل نبود هر قدر شرمندگی از روی قاتل داشتم

3 مانده از سرو روانی پای من در گل چه باک گر چو قمری مهر سر و پای در گل داشتم

4 تا ندانستم زبان را محرم اسرار دل کس نبود آگاه از رازی که در دل داشتم

5 بی خبر بودم ز زهر رشک غیر از تلخیئی در مذاق از هجر آن شیرین شمایل داشتم

6 با می صافی کنون بر صفحهٔ دل بین (سحاب) زنگ اندوهی که در میخانه زایل داشتم

عکس نوشته
کامنت
comment