- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمری امید وفا و مهر از آن دل داشتم خویش را خرسند از این فکر باطل داشتم
2 بی سبب در زیر تیغ ای جان ناقابل نبود هر قدر شرمندگی از روی قاتل داشتم
3 مانده از سرو روانی پای من در گل چه باک گر چو قمری مهر سر و پای در گل داشتم
4 تا ندانستم زبان را محرم اسرار دل کس نبود آگاه از رازی که در دل داشتم
5 بی خبر بودم ز زهر رشک غیر از تلخیئی در مذاق از هجر آن شیرین شمایل داشتم
6 با می صافی کنون بر صفحهٔ دل بین (سحاب) زنگ اندوهی که در میخانه زایل داشتم