1 ای من ز غمت وطن در آتش کرده چون زلف تو احوال مشوش کرده
2 تن زیر پی حادثه مفرش کرده با ناخوشی زمانه دل خوش کرده
1 همه کار گیتی بود برقرار چو با دین و دانش بود شهریار
2 بعدلست هر سلطنت را ثبات بعلمست هر مملکت را مدار
1 ای تو بر آزادگان عصر خداوند گیتی هرگز نزاد مثل تو فرزند
2 یک سخن مایه هزار سخن سنج یک هنرت زیور هزار هنرمند
1 آفتاب جلال و عالم جود که چنو در جهان نشد موجود
2 خان عادل ، کمال دولت و دین گوهر کان محمدت ، محمود