- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کردم اندر فتح غزنین ساحری در شاعری کرد پرگوهر دهانم پادشاه گوهری
2 دست رادش در دهانم درّ دریایی نهاد چون ببارید از زبانم پیش او درّ دری
3 پادشا بخشد به شاعر زرّ و دیبا و قصب او مرا این هر سه بخشید و جواهر بر سری
4 درکنارم درّ و فیروزه است و لعل از جود او در وثاقم جامهٔ رومی و زرّ جعفری
5 هرگز از محمود غازی این عطا کی یافتند زینبی و عسجدی و فرخی و عنصری
6 گر زند از جود محمودی به گیتی داستان گشت باطل جود محمودی ز جود سنجری