-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتش دیگ هوس از دل سوزان گیرم آب لب تشنگی از آهن پیکان گیرم
2 خوابم اینست که در دیدنت از هوش روم خوردنم اینکه سرانگشت بدندان گیرم
3 عرق خجلت من سیل وجودم گردد فقر را گر دهم و ملک سلیمان گیرم
4 وجه می گر نبود منکه ببوئی مستم جا بهمسایگی باده فروشان گیرم
5 روش سوختن داغ ز دام آموزم وز قفس قاعده چاک گریبان گیرم
6 از تف آتش آن تب که تنم را بگداخت از گل داغ گلاب از پی درمان گیرم
7 داده خویشتن ایام چو می گیرد باز حیف باشد که بجز پند زدوران گیرم
8 دارم آن حوصله و صبر که غم هم نخورم از تهیدستی اگر روزه حرمان گیرم
9 نتوان بود کلیم اینهمه در بند لباس بهر اطفال سرشکی که بدامان گیرم