-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کو صبح که بار شب کشیدم در راه بلا تعب کشیدم
2 صبرم نکشید تا سحر زآنک از موکب غم شغب کشیدم
3 جان هم نکشد به حیله تا روز من تا به سحر عجب کشیدم
4 زنده به امید صبح ماندم تا صبح بدین سبب کشیدم
5 دارم ز خمار چشم میگون بیآنکه می طرب کشیدم
6 صبحا به گلاب ژاله بنشان این درد سری که شب کشیدم
7 بر چرخ کمان کشیدم از دل کز آتش دل لهب کشیدم
8 تیرم همه بر نشانه شد راست هر چند کمان به چپ کشیدم
9 پر آبله شد لبم ز بس تف کز سینه به سوی لب کشیدم
10 گویند لب تو را چه افتاد این عذر نهم که تب کشیدم
11 کردم طلب و نیافتم اهل اکنون قدم از طلب کشیدم
12 خاقانیوار خط واخواست بر عالم بوالعجب کشیدم