با خود ای جان در غمش همدم از فضولی بغدادی غزل 12

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

با خود ای جان در غمش همدم نمی خواهم ترا

1 با خود ای جان در غمش همدم نمی خواهم ترا بی ثباتی محرم این غم نمی خواهم ترا

2 جان من از طعنه اغیار خود را می کشم غیرتی دارم که با خود هم نمی خواهم ترا

3 ای دل از دیوانه بی قید باید احتراز دور از آن گیسوی خم بر خم نمی خواهم ترا

4 نشأه فکر رخش از ذوق دیدن نیست کم بیش ازین این دیده پر نم نمی خواهم ترا

5 آفرین ای اشک از خاک رهم برداشتی قدر من از تست عالی کم نمی خواهم ترا

6 می کنی در عشق آن ترسا ز مردن منع من گر مسیحایی تو ای همدم نمی خواهم ترا

7 مگذران در دل فضولی رغبت قید خرد مبتلای محنت عالم نمی خواهم ترا

عکس نوشته
کامنت
comment