1 نظر بحال دل خسته ام نمی فکنی اگر چه روز و شب ای دوست در درون منی
2 صبا ز چین سر زلفت ار برد بوئی بسی شکست که آرد بنافه ختنی
3 منم که عهد تو ای دوست نشکنم هرگز توئی که خاطر من لحظه لحظه می شکنی
4 ز روی لطف تو شعر مرا پسندیدی سزد که نام برآرم کنون بخوش سخنی
5 منم که جان بوفاداری تو خواهم داد تو گر وفا کنی ای نازنین وگر نکنی
6 حسین بی رخ تو میل انجمن نکند که نور دیده عشاق و شمع انجمنی
دیدگاهها **