-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز باغ عافیت بوئی ندارم که دل گم گشت و دلجویی ندارم
2 بنالم کرزوبخشی ندیدم بگریم کشنارویی ندارم
3 برانم بازوی خون از رگ چشم که با غم زور بازویی ندارم
4 فلک پل بر دلم خواهد شکستن کز آب عافیت جویی ندارم
5 بسازم مجلسی از سایهٔ خویش که آنجا مجلس آشویی ندارم
6 چه پویم بر پی مردان عالم کز آن سر مرحباگویی ندارم
7 بهر مویی مرا واخواست از کیست که اینجا محرم مویی ندارم
8 گر از حلوای هر خوان بینصیبم نه سکبای هر ابرویی ندارم
9 در این عالم که آب روی من رفت بدان عالم شدن رویی ندارم
10 من آن زن فعلم از حیض خجالت که بکری دارم و شویی ندارم
11 نه خاقانی من است و من نه اویم که تاب درد چون اویی ندارم