سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

دلم تا عشقباز آمد در او از سعدی شیرازی غزل 426

غزل 426 ام از 1930 غزلیات

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم

1 دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم

2 دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم

3 مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم

4 قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم

5 خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم

6 نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم

7 کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد به امید دمی با دوست وان دم هم نمی‌بینم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم

شاعر شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم سعدی شیرازی می باشد.

شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم چیست ؟

قالب شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم غزل است

مضمون اصلی شعر دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر