بازت ندانم از سر پیمان از سعدی شیرازی غزل 175

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

بازت ندانم از سر پیمان ما که برد

1 بازت ندانم از سر پیمان ما که برد باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد

2 چندین وفا که کرد چو من در هوای تو وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد

3 بگریست چشم ابر بر احوال زار من جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد

4 گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای گفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد

5 سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست ما را غم تو برد به سودا تو را که برد

6 توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد

7 جز چشم تو که فتنه قتال عالمست صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد

8 سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد

عکس نوشته
کامنت
comment