سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

بازت ندانم از سر پیمان از سعدی شیرازی غزل 175

غزل 175 ام از 1930 غزلیات

بازت ندانم از سر پیمان ما که برد

1 بازت ندانم از سر پیمان ما که برد باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد

2 چندین وفا که کرد چو من در هوای تو وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد

3 بگریست چشم ابر بر احوال زار من جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد

4 گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای گفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد

5 سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست ما را غم تو برد به سودا تو را که برد

6 توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد

7 جز چشم تو که فتنه قتال عالمست صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد

8 سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد

شاعر شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد چه کسی است ؟

شاعر شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد سعدی شیرازی می باشد.

شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد چیست ؟

قالب شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد غزل است

مضمون اصلی شعر بازت ندانم از سر پیمان ما که برد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر