بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

نمی‌دانم چه گل در پرده از بیدل دهلوی غزل 1788

غزل 1788 ام از 2828 غزلیات

نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش

1 نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش که رنگ هر دو عالم می‌تپد در خون نخجیرش

2 دگر ای وحشت از صیدم به نومیدی قناعت‌ کن به‌گوش زخمم افتاده‌ست آواز نی تیرش

3 مپرسید از مآل هستی غفلت سرشت من چو مخمل دیده‌ام خوابی‌ که در خوابست تعبیرش

4 چه سازد غیر خاموشی جنون‌ گریه دربارم که همچون جوهر آیینه در آب است زنجیرش

5 سبگ گردی در این حیرتسرا آزاده‌ام دارد نگه را منع جولان نیست پای رفته در قیرش

6 صد آفت از که باید جست در معمورهٔ امکان اگر صبحست هم از شبنم آبی هست در شیرش

7 حباب از موج هستی دست طاقت شسته می‌کوبد که طاق عمرچون بشکست ممکن نیست تعمیرش

8 ز بخت تیره عاشق را چه امکانست آسودن که مژگان تا بهم آرد سیاهی می‌کند زیرش

9 نی ام عاجز اگر زد محتسب بر سنگ مینایم چو نشتر ناله‌ای دارم‌ که خونریز است تاثیرش

10 ‌به رنگی ‌کرد یادم داغ الفت پیشهٔ صیاد که جوشد حلقهٔ دام از رمیدنهای نخجیرش

11 ز صحرای فنا تا چشمهٔ آب بقا بید‌ل ره خوابیده‌ای دیگر ندیدم غیر شمشیرش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش

شاعر شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش چه کسی است ؟

شاعر شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش بیدل دهلوی می باشد.

شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش چیست ؟

قالب شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش غزل است

مضمون اصلی شعر نمی‌دانم چه گل در پرده دارد زخم شمشیرش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر