من روز ره خانه خمار از نظیری نیشابوری غزل 425

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

من روز ره خانه خمار ندانم

1 من روز ره خانه خمار ندانم مستی و طرب جز به شب تار ندانم

2 مست آمدم و مست ازین مرحله رفتم من قافله و قافله سالار ندانم

3 پیداست که بر کشتی صد پاره سوارم پا و سر این قلزم خون خوار ندانم

4 نی کسب کمالی شد و نی طی طریقی از راه بجز جنبش و رفتار ندانم

5 چون کودک پرخشم بود گریه حدیثم صد عرض هوس دارم و گفتار ندانم

6 عمرم به صفیر قفس و دام گذشتست من زمزمه ای در خور گلزار ندانم

7 در سردی هنگامه همین کام فروشم من گرمی و شیرینی بازار ندانم

8 خاموش ز غوغا که درین باغ «نظیری » یک نغمه به صد شاخ سزاوار ندانم

عکس نوشته
کامنت
comment