- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من روز ره خانه خمار ندانم مستی و طرب جز به شب تار ندانم
2 مست آمدم و مست ازین مرحله رفتم من قافله و قافله سالار ندانم
3 پیداست که بر کشتی صد پاره سوارم پا و سر این قلزم خون خوار ندانم
4 نی کسب کمالی شد و نی طی طریقی از راه بجز جنبش و رفتار ندانم
5 چون کودک پرخشم بود گریه حدیثم صد عرض هوس دارم و گفتار ندانم
6 عمرم به صفیر قفس و دام گذشتست من زمزمه ای در خور گلزار ندانم
7 در سردی هنگامه همین کام فروشم من گرمی و شیرینی بازار ندانم
8 خاموش ز غوغا که درین باغ «نظیری » یک نغمه به صد شاخ سزاوار ندانم