1 ای دریغا که روز برنایی عهد بشکست و جاودانه نماند
2 از زمانه غرض جوانی بود لیک از گردش زمانه نماند
3 آب معشوق را زمانه بریخت و آتش عشق را زبانه نماند
4 ای سنایی دل از جهان برکن بر کس این دور جاودانه نماند
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 جام می پر کن که بی جام میم انجام نیست تا به کام او شوم این کار جز ناکام نیست
2 ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستی کنم زان که در هجر دلارامم مرا آرام نیست
1 زهی مه رخ زهی زیبا بنامیزد بنامیزد زهی خوشخو زهی والا بنامیزد بنامیزد
2 غبار نعل اسب تو به دیده درکشد حورا زهی سیرت زهی آسا بنامیزد بنامیزد
1 ای ز عشقت روح را آزارها بر در تو عشق را بازارها
2 ای ز شکر منت دیدار تو دیده بر گردن دل بارها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **